از رومانتیسیسم یهود تا افراطی گری صهیونیسم

ساخت وبلاگ

ازرومانتیسیسم یهود تا افراطی گری صهیونیسم

( چراغ سبز امپریالیسم به نابودی فلسطین )

در7 اکتبر 2023 ، حدود 2 تا 3 هزار رزمنده ی فلسطینی ازجناحهای مختلف سیاسی ، ازجمله حماس ، جهاد اسلامی فلسطین ، جبهه ی دموکراتیک برای آزادی فلسطین ، وجبهه ی خلق برای آزادی فلسطین ، باشکستن محاصره ی 16 ساله ی غزّه ، وارد خاک اسرائیل شدند وپس ازبه قتل رساندن 1400 نفر وبه اسارت گرفتن حدود 200 نفر ازتوریستها واتباع اسرائیل ، خاک این کشوررا ترک کردند. این حمله ، بهانه ی لازم رادراختیار دولت افراطی حاکم براسرائیل قرارداد تا طرح نسل کشی فلسطینیها ، برچیدن دولت غزّه ، ونابودی حماس راکه مدتها برای آن برنامه ریزی کرده بود ، عملی نماید. بدین ترتیب ، جنگی آغازشد که ماههاست ادامه دارد. هرروز صدها مرد ، زن ، و کودک دراثر بمبارانهای بی وقفه ی اسرائیل ، جان می بازند. بیمارستانها ، مساجد ، کلیساها ، ومنازل مسکونی ، بدون هشدارقبلی ، هدف قرارمی گیرند. بیمارستانها مالامال ازاجساد وزخمی هائی است که بدلیل کمبود جا ، روی زمین خوابیده اند واغلب آنها بعلت کمبود دارو جان می بازند. نام کودکان که ترس درچشم آنها موج می زند ، برروی دستشان نوشته شده تا درصورت مرگ ، شناخته شوند. جمعیت 3/2 میلیونی غزّه زیرباران آتش قراردارد و دولت اسرائیل ازساکنین شمال غزّه خواسته است تا به 40 کیلومتری جنوب این باریکه ، عقب نشینی کنند تا ازآسیب درامان بمانند. فلسطینیهای کرانه ی غربی نیز ازحمله ی شهرک نشینان صهیونیست درامان نمانده اند وهرروز مورد حمله ی ایشان قرارمی گیرند. این تروریسم دولتی ، طی صد سال اخیر ، باحمایت کامل غرب شکل گرفته ودر قالب سناریوی دولت یهود به اجراء درآمده است.

جنبش صهیونیستی ، ریشه درتحولات سیاسی اروپا وغرب دارد وبه مثابه ی یک جنبش سیاسی، ازاروپا به سرزمین فلسطین منتقل شد ومبنای تاسیس دولت یهود قرارگرفت. صهیونیسم ، شکلی ازناسیونالیسم یهود است که یهودیان رایک ملت می داند که باید ازحقوق ملی براساس هویت مذهبی خویش برخوردارگردند. یهودیان باستان درفلسطین ( کنعان) حضورداشتند اما بتدریج بعلت فشاربابلی ها ، یونانی ها ، ورومی ها ، ازاین منطقه مهاجرت کردند. دردوران امپراتوری روم ، بویژه پس ازویران شدن معبد دوم اورشلیم درسال 70 میلادی ، مهاجرت یهودیان به شمال آفریقا واروپا سرعت گرفت. درقرون وسطی نیزباافزایش فشاربریهودیان ، بسیاری ازیهودیان اشکنازی ازآلمان به لهستان وروسیه مهاجرت کردند. گروهی ازیهودیان نیز ازاسپانیا به ترکیه ، یونان ، شمال آفریقا وبالکان مهاجرت نمودند. یهودیان میزراحی (شرقیMizrahi-) به مصر ، عراق ، سوریه و ایران رفتند و اکنون جزء قدیمی ترین جوامع یهودی جهان به شمار می روند. تنها گروه کوچکی ازیهودیان درفلسطین ماندند ودوران حاکمیت روم ، بیزانس ، وعثمانی راازسر گذراندند. امروزه 5 درصد یهودیان فلسطین را اشکنازیها و سفاردیها ( یهودیهای شبه جزیره ی ایبری-(Sephardic تشکیل می دهند.

باوقوع امواج ناسیونالیسم دراروپا ، بحثی که ازاواخرقرن هجدهم آغازشده بود ، دراواخرقرن نوزدهم بالا گرفت ومضمون آن این بود که آیایهودیان می توانند درجوامع اروپائی ادغام شوند؟ این بحث که به " مسئله ی یهود " معروف گشت ، برآن بود که هرچه یهودی ها بیشتر دراروپا ادغام شوند ، ستون پنجم آنها نیز بیشتر دراروپا نفوذ می کند. دراین شرائط ، تئودور هرتسل (T.Herzl) روزنامه نگاریهود مقیم بوداپست که شاهد قوت گرفتن احساسات ضد یهود دراروپا ، بویژه درپی محاکمه ی آلفرد دریفوس (A.Dreyfus) به اتهام خیانت به فرانسه بود(1890) ، به این نتیجه رسید که فقط باتشکیل کشور یهود می توان بریهود ستیزی فائق آمد. اما اکثر یهودیان لیبرال ، بااین توصیه موافق نبوده وبراین باوربودند که تشکیل دولت یهود ، به یهود ستیزی خصلتی دائمی وپایدارمی بخشد. برخی ازیهودیان ارتدکس نیز براین باوربودند که قوم یهود بخاطر گناهانی که مرتکب شده ازسرزمین مقدس طرد گردیده وتنها بااراده ی خداوند درآخرالزمان، به این سرزمین بازمی گرددولذا ، تاآن زمان ، هرگونه تلاش دراین جهت ، مصداق بدعت وکفر است. بسیاری ازاین افراد ، بجای زبان عبری ، زبان ییدیش (Yiddish – زبان باستانی یهودیان اشکنازی ) رازبان ملی یهودیان می دانستند. اینکه چگونه این جنبشهای کوچک ومتفرق ، به جنبشی بزرگ تبدیل شد ، ریشه درتحولات سیاسی اروپای قرن نوزدهم تااواسط قرن بیستم دارد.(1)

نخستین حرکت جدّی درجهت وحدت جنبش یهود ، درسال 1881 باتاسیس " جنبش دوستداران صهیون" شکل گرفت که سازمانهای پراکنده ی صهیونیستی را زیریک پرچم گرد آورد وموج اول ودوم مهاجرت یهودیان به سرزمین موعود را ، " پس از 2000 سال تبعید" ، سازمان داد. این مهاجرتها که ازسال 1882 تاتشکیل کشوریهود درسال 1948 کم وبیش ادامه داشت ، سنگ بنای تاسیس مهاجرنشینهای عبری رادراین منطقه گذاشت. درسال 1897 نخستین کنگره ی یهود به ابتکار تئودورهرتسل در بازل سوئیس گشایش یافت که ازآن پس ، هر دوسال یکبار برگزارمی شد وباتصویب قطعنامه هائی، مسیرحرکت جنبش صهیونیستی را مشخص می کرد. یکی ازمباحث داغ دراین کنگره ها ، " جنگ زبانها " میان نمایندگان مختلفی بود که از اقصی نقاط جهان گرد می آمدند وبه زبانهای مختلف سخن می گفتند. گروهی ازاین نمایندگان ، خواستاراحیای زبان عبری بودند ودیگران باآن مخالفت می ورزیدند. باانتشار اعلامیه ی بالفور(Balfour Declaration) ، فعالیت صهیونیسم وارد مرحله ی جدیدی شد. دراین بیانیه ، انگلیس حمایت خودرا ازایجاد سکونتگاهی برای یهودیان درسرزمین فلسطین اعلام کرد. حمایت یک قدرت جهانی ازآرمان یهود ، جانی مضاعف به جنبش صهیونیسم بخشید. باروی کارآمدن هیتلر درآلمان ، موج مهاجرت به فلسطین شدت گرفت ویهودیها که مخفیانه وارد منطقه می شدند ، 130 پناهگاه موقت برپا کردند. این اردوگاهها که بسیارشلوغ وفاقد امکانات اولیه ی بهداشتی بود تااواسط دهه ی 1950 باقی ماندند تااینکه بتدریج ساکنان آنها دراقامتگاههای دائمی سکنی داده شدند. ازسال 1882 مهاجران یهود تحت رهبری " عاشقان صهیون"(Lovers of Zion) ، به خرید زمین در " جلیله " و " یافا " پرداختند. اما روند مهاجرت یهودیان وخرید زمین درفلسطین ، پس ازسال 1897 وتشکیل کنگره ی اول صهیونیسم سرعت گرفت وسکونتگاههای اولیه ی یهودیان ، بامساعدت یهودیان ثروتمند اروپائی مانند بارون " ادموند روتشیلد " (E.Rothschild) تاسیس گردید. آنها که استفاده ازنیروی کار عرب رادرمزارع خود نفی می کردند ، تعاونیهای کشاورزی تمام یهود بنام " کیبوتص " (Kibbuz) ایجاد کردند که تاامروزباقی است.(2)

دردهه های نخست قرن بیستم ، یهودیان مدافع زبان عبری ، نهادهائی رابرای گسترش این زبان دراروپا ، برپا کردند که مدارس سراسری عبری زبان دراروپا ، ازآن جمله بود. ادبیات کلاسیک اروپا به زبان عبری ترجمه شد و درفلسطین نیز ، مهاجرین تحت فشارقرار گرفتند تازبان مادری خودرا به نفع زبان عبری کناربگذارند. معهذا ، صهیونیسم یک پدیده ی تمام یهودی نبود بلکه موجودیت وپیشرفت آن درگروی تحولات سیاسی اروپا وغرب بود. امپراتوری عثمانی که خود رادرضعف مفرط می دید ، دست به یک سلسله اصلاحات درقلمروی خود زد که آزادی سرمایه گذاری مسیحیان ویهودیان درفلسطین ، ازآن جمله بود. بسیاری ازمالکین بومی زمین که ازپرداخت مالیات به عثمانی عاجزمانده بودند ، زمینهای خود را به تازه واردین یهود فروختند. امپریالیسم انگلیس که امپراتوری عثمانی رادرحال ضعف دید ، تلاش کرد تا بخشهائی ازخاورمیانه را به کنترل خود درآورد. حمایت از " شریف حسین " درمکّه وانتشار اعلامیه ی بالفور ، درهمین چهارچوب صورت گرفت. بتدریج مخالفت فلسطینی ها بایهودیهای تازه وارد و قیمومیت انگلیس برسرزمین فلسطین بالا گرفت وبه قیامهای 1921 ، 1929 ، و 1936 انجامید. ملی گرایان یهود ، تحت تاثیر آموزه های فاشیسم ایتالیا ، به تشکیل مراکز آموزش نظامی ودفاع ازخود دست زدند ورهبرآنها "ولادیمیر ژابوتینسکی " (V.Jabotinsky) ، رویاروئی با انگلیس وفلسطینیها را اجتناب ناپذیر اعلام کرد. همین افراد بودند که بزودی حزب راستگرای " لیکود " (Likud) راتاسیس کردند. اما این سئوال هنوزباقی بود که آیا یهودیها باید درجوامع خود ادغام شوند ویااینکه کشورمستقل تشکیل دهند ؟ یهودیت اساساً یک مقوله ی ملی یا مذهبی به شمارمی آید ؟ آیایهودیان می توانند اقلیتی ملی درکشورهای کثیرالمله به حساب آیند ؟ وبالاخره آیا جداسازی یهودیان ازجوامع خود وتشکیل یک کشوریهود، به یهود ستیزی درمنطقه وجهان دامن نمی زند ؟ برای اینها ودهها سئوال پیچیده ی دیگر، هنوزپاسخی یافت نشده است. سئوالاتی که علیرغم گذشت 75 سال ازتشکیل دولت یهود ، هنوزباقی است.(3)

نسل کشی امروز دولت یهود درسرزمین فلسطین ، ادامه ی این روند محنت بار است ویادآور فاجعه ی " نکبت " وکشتار " دیریاسین " درسال 1948 می باشد. امپریالیسم بریتانیا که براساس توصیه ی جامعه ی ملل ، قیمومیت فلسطین رابدست گرفته ونزدیک به 30 سال برآن حکم رانده بود(1948-1920) ، عملاً پس ازانتشار اعلامیه ی بالفور ، پروژه ی شکل گیری کشور اسرائیل را کلید زده بود.در اواخر دوران قیمومیت انگلیس ، قطعنامه ی 181 سازمان ملل متحد درنوامبر1947 تصویب شد که به موجب آن ، قرارشد که سرزمین فلسطین به دوکشور فلسطینی و عبری تقسیم شود. اما علیرغم اینکه جمعیت فلسطینیان درآن زمان ، باوجود مهاجرت گسترده ی یهودیان ، هنوز دو برابر یهودیان بود ، 56 درصد زمین ها به " کشور یهود " اختصاص یافت. اما درآستانه ی خروج بریتانیا ازفلسطین ، جمعی ازصهیونیستها ، ازجمله " دیوید بن گوریون " و " گلدامایر " ، درروز 14 مه 1948 در موزه ی تل آویو گرد آمدند ومنشوراستقلال راامضاء و برپائی کشوراسرائیل رااعلام کردند. بدین ترتیب ، سرزمینی که قراربود به دوکشور فلسطینی واسرائیلی تقسیم شود ، تماماً دراختیاریهودیان ورهبران صهیونیست آنها قرارگرفت وفلسطینیها بدون کشور ماندند. اکنون 75 سال از آن زمان می گذرد وفلسطینیها درسرزمین مادری شان زندانی ودرمحاصره اند ویا درجمعیت های میلیونی درکشورهای دیگرجهان آواره اند.( بیش از5میلیون نفر) 75 سال است که هرروز زندگی برفلسطینیها دشوارتر وامکانات کاروزندگی شان محدودتر می شود. 75 سال است که فلسطینیها ازهرراهی تلاش کرده اند که حق سرنوشت و حقوق انسانی شان رابدست آورند ودراین راه ، گاه به افراط کشیده شده اند. حمله ی 7 اکتبر حماس به خاک اسرائیل نیز یکی ازاین موارد است که حقانیت جنبش ملی فلسطین راتا حدّ تمایلات یک گروه نیابتی تنزل می دهد. امروزه ، محل سکونت ، کار وزندگی فلسطینیها دردرون سرزمین اجدادی شان ، به دو ناحیه درکرانه ی غربی رود اردن ونوارغزّه محدود شده که هرکدام 3/2 میلیون نفر رادرسخت ترین شرائط وبامحدودیتهای فراوان، درخود جای داده است.(4)

دراین 75 سال ، امپریالیسم باقدرت تمام ازدولت اسرائیل دفاع مالی ، نظامی وسیاسی کرده است واین کشوررا درحکم پایگاه دفاع ازمنافع سرمایه ی جهانی درمنطقه ی ژئوپولتیکی مهم وثروتمند غرب آسیا ، حفظ نموده است. ازسال 1948 تا 2023 ، اسرائیل غیرازدریافت وامهای رایج ازکشورهای غربی ونهادهای مالی بین المللی ، 160 میلیارددلار کمک ازآمریکا دریافت کرده که اگراین رقم با نرخ تورم تعدیل شود ، رقم 260 میلیارد دلار بدست می آید. بااتکاء به این منابع است که ماشین جنگی اسرائیل که جزو 5 ارتش قدرتمند جهان است ، اکنون درباریکه ی غزّه فاجعه می آفریند. " آنتونیو گوترش " دبیرکل سازمان ملل متحد ، غزّه را " گورستان کودکان " نامیده ونیروهای اسرائیل رابه بمباران دائم بیمارستانها ، غیرنظامیان ، اردوگاههای پناهندگان ، مساجد ، کلیساها ، وحتی دفاترسازمان ملل متحد متهم کرده است. به گفته ی او ، شمار امدادگران کشته شده ی این سازمان درغزّه ، بیش ازهرزمان دیگری درتاریخ سازمان ملل متحد می باشد. درشرائطی که جهان خواستار آتش بس در غزّه است ، آمریکا ومتحدینش باتاکید برحق اسرائیل دردفاع ازخود ، سه قطعنامه ی شورای امنیت را برای برقراری آتش بس ، درکمتراز دو ماه وتو کرده وسیل کمکهای اضطراری نظامی خود را روانه ی اسرائیل کرده است.

اینکه یورش نیروهای حماس ، اسرائیل راغافلگیرکرد یانه ، هنوز روشن نیست. خبرهائی منتشرشده که حاکی ازهشدار نهادهای نظامی وامنیتی اسرائیل ، پیش ازحمله ی حماس می باشد که دولت نتانیاهو آنها رانادیده گرفته است. آنچه به جرات می توان گفت این است که اسرائیل برای نابود کردن فلسطینیها وغصب تمام سرزمین آنها ، بدنبال فرصت می گشت که حماس ، این فرصت طلائی رادراختیار افراطیون صهیونیست قرارداد. بدون تردید حمله ی راکتی وزمینی حماس به خاک اسرائیل ، یک حادثه ی تروریستی تکاندهنده بود اما این جنایت ، به هیچوجه توجیه گر کشتار غیرنظامیان در نوارغزّه نیست. وزیردفاع اسرائیل ، فلسطینیها را " حیوان انسان نما " خوانده که باید باایشان مثل حیوان رفتارکرد.

وکلام آخراینکه ، به رغم همه ی ایراد هائی که به تشکیلات خودگردان فلسطین برهبری محمود عباس وارد است ، عملکرد این تشکیلات درجلب توجه جهانیان به خواستهای فلسطینیان درمجامع بین المللی ، موفق بوده است. بابه پایان رسیدن این جنگ ، تشکیلات خودگردان می تواند باانجام اصلاحات بنیادین درساختارخود وانجام انتخابات دموکراتیک ، ونیزبابهره مندی ازحمایت بین المللی ، محبوبیت ازدست رفته ی خود را دوباره بدست آورده ودرطراحی نظم پس ازجنگ ، مشارکت فعال داشته باشد.

زیرنویس

1)from Balfour to Now , western duplicity covers Israeli state terrorism and genocide

2)History of Zionism , www.fpri.org

3)Origins and evolution of Zionism , www.nli.org

فرش قرمزامپریالیسم پیش پای صهیونیسم برای نابود کردن فلسطینیها 4)www.tudehpartyiran.org

کمک مالی به کارت بانکی شماره 8732-9635-9973-6037

پوتین و " پوتین ایسم"...
ما را در سایت پوتین و " پوتین ایسم" دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fmohammadhashemi بازدید : 25 تاريخ : چهارشنبه 6 دی 1402 ساعت: 0:17